علم جغرافیا در جهان اسلام از همان قرون نخستین مورد توجه قرار گرفت و از قرن سوم به بعد آثار بسیاری در این حوزه تالیف شد؛ اما با حمله مغول تنوع در نگارش آثار جغرافیای به وجود آمد که نزهه القلوب سرآمد این تغییر نگرش است. از مهمترین این تغییرات میتوان به جایگزینی زبان فارسی به جای زبان عربی و چرخش از جغرافیای طبیعی به سمت جغرافیای انسانی دانست. در نگاه سنتی آنچه که اهمیت داشت عوارض زمین و رخدادهای طبیعی بود. در واقع تعریف علم جغرافیا از این قرار بود جغرافیا دانشی است که درباره سطح زمین و پدیدههای طبیعی و آب و هوا صحبت میکند و به نقشهکشی عوارض سطح زمین میپردازد که دوران جدید با تخصصی شدن علوم، جغرافیا در دو حوزه عمده جغرافیای طبیعی و انسانی تقسیمبندی شد؛ همانطور که گذشت این یک نگاه کاملا جدید نیست و با بررسی آثار جغرافینویسان و جغرافیدانان دوره میانه در تاریخ ایران اسلامی تفاوت این دو حوزه در اندیشه این اندیشمندان مشخص میشود. این پژوهش با در نظر داشتن این مدعا با روش توصیفی تحلیلی هم خود را مصروف بررسی نظرات حمدالله مستوفی در حوزه جغرافیای انسانی نموده است و به تبیین شاخصههای اندیشه او در نزهه القلوب پرداخته شده است.
افشاری فر, راضیه. (1401). تحلیلی بر شاخصه های جغرافیای انسانی در کتاب نزهه القلوب. پژواک جامعه در مطالعات سیاسی-اجتماعی تاریخ ایران, 3(1), 291-306. doi: 10.22034/pjj.2022.164870
MLA
راضیه افشاری فر. "تحلیلی بر شاخصه های جغرافیای انسانی در کتاب نزهه القلوب". پژواک جامعه در مطالعات سیاسی-اجتماعی تاریخ ایران, 3, 1, 1401, 291-306. doi: 10.22034/pjj.2022.164870
HARVARD
افشاری فر, راضیه. (1401). 'تحلیلی بر شاخصه های جغرافیای انسانی در کتاب نزهه القلوب', پژواک جامعه در مطالعات سیاسی-اجتماعی تاریخ ایران, 3(1), pp. 291-306. doi: 10.22034/pjj.2022.164870
VANCOUVER
افشاری فر, راضیه. تحلیلی بر شاخصه های جغرافیای انسانی در کتاب نزهه القلوب. پژواک جامعه در مطالعات سیاسی-اجتماعی تاریخ ایران, 1401; 3(1): 291-306. doi: 10.22034/pjj.2022.164870